یه دختر اروم ک حرفای زیادی برای نوشتن داره وبلاگمو خیلی دوس دارم چون پناه همه بی پناهی های منه❤

دفترچه خاطرات من دفترچه خاطرات من دفترچه خاطرات من

رمز موفقیت

یکشنبه سی ام اردیبهشت ۱۴۰۳ 0:14 ~ Mohadeseh

خیلی وقته راجع به رمز موفقیت فکر میکنم

بالاخره امروز یه جواب قانع کننده به ذهنم رسید:

بعد توفیقی که خدا بهمون میده

مهم ترین عامل واسه موفقیت "حوصله اس"

"حوصله "خیلیییی مهمه

مثلا چون الان من حوصله ندارم نمیتونم درس بخونم

چون حوصله نداشتم کلاس نقاشی نرفتم

چون حوصله نداشتم اتاقمو مرتب نکردم

و.....

خلاصه حوصله خیلیییی مهمه

مراقب حوصله هاتون باشین❤️

انرژی منفی امروز

شنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۴۰۳ 18:53 ~ Mohadeseh

امروز یه خانومی از من پرسید دخترم چی میخونی؟

تا گفتم پزشکی شروع کرد:

واای پزشکی خیلی سخته دختر من پزشکی میخونه سال اخره دیگه داره میمیره هیچی هم پول نمیدن ۳۶ ساعت شیفت وایمیسته اگه پزشکی نخونده بود الان یه ماشین میتونست بخره

دیگه تو ۴۰ سالگی پولو میخواد چیکار ؟بچه من باید تو جوونی میخرید میپوشید و....

با یه حجم عظیمی از افکار جهان سومی در یک لحظه مواجه شدم

اولا کسی که پزشکی رو انتخاب میکنه باید مادی گرا نباشه چون بله واقعا از نطر مادی پزشکی خوندن نمی ارزه

قرار نیست که همه به فکر پیشرفت های مالی خودشون باشن باید یه سری آدم ها هم برا پیشرفت های علمی تلاش کنن

قرار نیست دنیای همه یه شکل باشه هدف همه پول باشه!

والا درسای پزشکی اون قدرا هم ‌که میگن سخت نیس هر چی باشه از کنکور راحت تره و بهش راضیم و استرس زیادی نداره

یه خاطره قشنگ از ترم یک

دوشنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ 21:57 ~ Mohadeseh

حدود چن هفته پیش امتحان حذفی فیزیولوژی داشتیم ولی استاد یه سری سوالای کلی داد که سرجلسه نمیدونستم چی بنویسم

بعد امتحان فک میکردم خیلی بد دادم امتحانو و نصف نمره هر سوالو بگیرم ولی چن روز پیش که استاد برگه هارو اصلاح کرد و داد در کمال ناباوری کامل گرفته بودم از ۳۵ نفر کلاس فقط ۸ نفر کامل گرفته بودن

کامل گرفتن تو امتحانی که فک میکنی خرابش کردی خیلی خیلی خوش حال کننده است

کمک آنلاین به خیریه محک

دوشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ 23:44 ~ Mohadeseh

حدودا چند ماهیه که حتما باید به حساب محک پول واریز کنم

اگه واریز نکنم یه جور دلم شور میزنه

نمیدونم چه حالتیه که دچارش شدم تازگیا!

الان یادم افتاد که ...

دوشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ 20:29 ~ Mohadeseh

اون روز تو سالن دانشکده بازم یکی از بچه ها گف چه چش و ابروت قشنگه تو(البته بازم طبق مورد قبلی یه دختر بود که این حرفو بهم زد)

ولی چه فایده اونی که چشای من باید به دلش بشینه و تعریف بکنه هنوز پیداش نشده گور به گور شده😂

خوشبختی💕

جمعه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۳ 23:38 ~ Mohadeseh

لحظه هایی که من مامان ،بابا و امیرحسین دور هم تو پذیرایی نشستیم و با حال خوب کنار هم فیلم میبینم یا حرف میزنیم واقعا احساس خوشبختی میکنم

خدایا این لحظه های خوب و این خوش بختی منو از من نگیر

نمیگم خوشبختی کوچیکیه اتفاقا خوشبختی خیلی بزرگیه همین که کنار هم هستیم و حال دل مون خوبه و سالمیم بزرگ ترین خوش بختیه

خدایا واقعا شکرت و ممنونم ازت به خاطر همه چی

قول و قرار های فراموش شده

شنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۳ 10:36 ~ Mohadeseh

قبل شروع ترم با خودم قرار گذاشته بودم روزی سه ساعت درس بخونم و اصلا اصلا زیر سه ساعت نخونم

الان که فک میکنم میبینم چقدر روزا رو از دست دادم

به خودم دوباره قول میدم که از امروز زیر سه ساعت درس نخونم هر چقدر که خسته برگردم خونه هر چقدر که بدن درد داشته باشم بازم باید بخونم

Good moments

سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ 22:21 ~ Mohadeseh

اون روز تو بیمارستان یه بچه حدودا یه ساله داشت راه میرفت خیلی کیوت و گوگولی بود راه رفتنش منم پشت سرش داشتم راه میرفتم تا برم برسم سلف بیمارستان اخه ما دانشکده مون سلف نداره باید سلف بیمارستان بریم

الان همش به خودم میگم چرا از راه رفتن بچه گوگولیه فیلم نگرفتم؟

خودشیفته طور ۲

دوشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ 0:23 ~ Mohadeseh

امروز تو سالن یکی از بچه ها ازم پرسید تو چرا این قدر چشات قشنگه؟؟

باورتون میشه؟؟؟

دقیقا همین جمله رو پرسید

من ذوق 🥳

من مرگ

منم بهش گفتم با چشای خوشگلت نگاه میکنی

تا ماه ها با این جمله حالم میتونه خوب باشه🫠😍

آمارگیر وبلاگ